قوانین سیزده گانه مراسم نوروزی

قانون اول: می توان زردی روح و جسم را به طبیعت داد و شادابی را از آن گرفت. کافی است این درخواست را از کاینات داشته باشید.

قانون دوم: می توان طراوت و تازگی روح و ذهن را از سبزی دشت فراخ و ماهی اقیانوس به دست آورد. استفاده بیشتر از گیاهان و مواد غذایی دریایی روح شما را بهاری می سازد.

قانون سوم: اگر می خواهید یکنواختی را از ذهن و روح خود بیرون کنید به خانه تکانی بپردازید و همه چیز را تمیز کنید.

قانون چهارم: اگر می خواهید احساس شادابی و تازگی تمام وجودتان را فرا گیرد، لباس های تمیز و نو بر تن کنید.

قانون پنجم: اگر می خواهید احساس شادی و تغییر را در وجود عزیزانتان ایجاد کنید برایشان لباس نو بخرید تا با تغییر لباس طبیعت و بهاری شدن کاینات آنها هم لباس خود را عوض کنند.

قانون ششم: می شود با یک جمله در آغاز هر سال از برگرداننده قلوب درخواست کرد تا دل های ما را به نیکوترین شکل ممکن متحول سازد.

قانون هفتم: شجاع کسی نیست که قهر را ادامه می دهد؛ شجاع واقعی کسی است که برای آشتی پیشقدم می شود. عیددیدنی راهی است برای کسب مجدد شجاعت روح و جسم انسان.

قانون هشتم: وقتی در زمانی کوتاه دوستان زیادی را می بینید از تنها نبودن، احساس آرامش خواهید کرد و عشق به سرزمین و دیار در دلتان لانه می کند.

قانون نهم: بهترین لحظه برای شادی زمانی است که طبیعت تازگی را جشن می گیرد. به خاطر تازگی روح خودت چند روز اول سال را حتما تعطیل کن.

قانون دهم: تعطیلات اول سال بهترین فرصت است برای نشستن در گوشه ای از طبیعت و برنامه ریزی و بازبینی برنامه های قبلی.

قانون یازدهم: برای اینکه قدرت طبیعت را در زنده سازی موجودات شاهد باشید سبزه بکارید و به رشد روزانه آن در ایام عید دقت کنید. روز سیزدهم این سبزه را به آب بسپارید تا مگر جایی ثابت شود، ریشه زند و به رشد خود ادامه دهد.

قانون دوازدهم: به بهانه های مختلف خودت را به دامن طبیعت بسپار و در معرض باران بهاری قرار بده. نسیم بهاری روح تو را از کدورت پاک خواهد کرد و بیماری ها را از وجودت دور خواهد ساخت.

قانون سیزدهم: با خانواده در طبیعت گرد هم آیید. جرقه بسیاری از آشنایی های بعدی در همین روز طبیعت خواهد خورد و عمق صمیمیت و دوستی از روابط در این روز نمایان خواهد شد.

هر روزتان نوروز نوروزتان پیروز

تحمل کردن زیباست

اگر قرار باشد روزی به تو برسم

  انتظار آسان است 

 اگر قرار باشد دوباره تو را ببینم

زندگی شیرین است

اگر قرار باشد مزه ی دستان تو را بچشم 

     مشکلات حل می شود   

اگر قرار باشد روزی به پای تو بمیرم

لطفا فوتم نکن؛ می خواهم در سینه ی تو بسوزم و تمام شوم 

شک ها همه به لبخند تبدیل می شود

اگر قرار باشد تو را یک بار ببوسم

دوستت دارم؟؟؟

می گوییم باران را دوست داریم، اما وقتی باران می بارد بالای سرمان چتر می گیریم که مبادا خیس شویم. می گوییم گل را دوست داریم، اما وقتی یک گل زیبایی را می بینیم زود آن را می چینیم. می گوییم پرنده ها را دوست داریم، اما وقتی پرنده زیبایی را می بینیم زود آن را می گیریم و در قفس زندانی می کنیم. پس با این وضع چطوری می خواهیم آدما از ما نترسند، وقتی بهشون میگیم دوسشون داریم.

پس بیاییم بدون چتر به زیر باران رفته و از دانه های باران و از خیس شدن زیر باران لذت ببریم. وقتی گلی را می بینیم که دوستش داریم بگذاریم بر همان شاخه باشد تا همه از آن لذت ببرند. وقتی پرنده زیبایی را دیدیم آن را درون قفس زندانی نکنیم و بگذاریم آزادانه زندگی کند. آنوقت نمی ترسیم وقتی کسی به ما بگوید دوستت دارم.