دل تو اولین روز بهار
دل من آخرین جمعه سال
و چه دورند و چه نزدیک به هم...!
چند روزه دلم گرفته اما نیستی که ببینی
من برات غزل بخونم تو کنار من بشینی
آره خیلی وقته رفتی شب من هم بی ستاره ست
دفتر شعرای عشقم وقتی نیستی بی ترانه ست...
ز فراق من ننالم من دل شکسته چون نی
که بسوخت بند بندم ز حرارت جدایی
سر برگ گل ندارم به چه رو روم به گلشن
که شنیده ام ز گلها همه بوی بی وفایی...
نخواهم گل که گل بی اعتبار است
تمام عمر گل فصل بهار است
تو را خواهم من از گلهای عالم
که عطر تو همیشه ماندگار است.
بهار بهترین بهانه برای آغاز
و آغاز بهترین بهانه برای زیستن.
آغاز بهار بر شما مبارک.
بهار با تمام رنگارنگی یک پیام دارد
" یکرنگی "
سال نو مبارک
سلام عزیزم وبلاگت خیلی جالبه نوشته هاتم قشنگه موفق باشی
دستور زبان عشق
دست عشق از دامن دل دور باد!
میتوان آیا به دل دستور داد؟
میتوان آیا به دریا حکم کرد؟
که دلت را یادی از ساحل مباد؟
موج را آیا توان فرمود: ایست!
باد را فرمود: باید ایستاد؟
آن که دستور زبان عشق را
بی گزاره در نهاد ما نهاد
خوب میدانست تیغ تیز را
در کف مستی نمیبایست داد
باز کن پنجره را که بهاران آمد
که شکفته گل سرخ آمد به گلستان
سال نو مبارک امیدوارم ساله خیلی خیلی خوبی داشته باشی دوسته عزیزم!
سلام دریا جون.شعر زیبایی بود. بهارت بهاری عیدت مبارک