جانا تو را که گفت که احوال ما مپرس
بیگانه کرد و قصه ی هیچ آشنا مپرس
زآنجا که لطف شامل و خلق کریم توست
جرم نکرده عفو کن و ماجرا مپرس
خواهی که روشنت شود احوال سوز ما
از شمع پرس قصه ز باد هوا مپرس
نقش حقوق خدمت و اخلاص و بندگی
از لوح سینه محو کن و نام ما مپرس
هیچ آگهی ز عالم درویشی اش نبود
آن کس که با تو گفت که ئرویش را مپرس
از ذلق پوش صومعه نقد طلب مجوی
یعنی ز مفلسان سخن کیمیا مپرس
در دفتر طبیب خرد باب عشق نیست
ای دل به درد خو کن و نام دوا مپرس
ما قصه ی سکندر و دارا نخوانده ایم
از ما بجز حکایت مهر و وفا مپرس
حافظ رسید موسم گل معرفت مگوی
دریاب نقد وقت و ز چون و چرا مپرس.
درد عشقی کشیده ام که مپرس
زهر هجری چشیده ام که مپرس
گشته ام در جهان و آخر کار
دلبری برگزیده ام که مپرس
آنچنان در هوای خاک درش
میرود آب دیده ام که مپرس
من به گوش خود از دهانش دوش
سخنانی شنیده ام که مپرس
سوی من لب چه میگزی که مگوی
لب لعلی گزیده ام که مپرس
بی تو در کلبه ی گدایی خویش
رنج هایی کشیده ام که مپرس
همچو حافظ غریب در ره عشق
به مقامی رسده ام که مپرس.
مثل همیشه زیبا بود
انتخابات یکی از یکی زیباتر
شاد و سبز باشی
عالی
Salam hamsafar
MerC az hozoore garmet
Asheghe in sheram vaghean zibast
Fadaye delhaye shekaste...
Mosafer...
سلام عزیزم.
سر نمی زنی دیگه
آپم بیا حتما
سلام. حتما میام عزیزم. شاد باشی
هیــــــــس ! …
ســـــــــاکت !.!.! …
آهستــــه بروید ! ..
آهستــــه بیایید .
اینجا وجــــــــــدان ها
همه خـــــــــوابند …
خیلی زیبا بود مخصوصا شعر دوم
خیلی دوستش دارم
ممنون
روی آن شیشه تبدار تو را " ها " کردم
اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم
حرف با برف زدم سوززمستانی را
با بخار نفسم وصل به گرما کردم
شیشه بد جور دلش ابری و بارانی شد
شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم
عرق سردی به پیشانی آن شیشه نشست
تا به امید ورود تو دهان وا کردم
در هوای نفسم گم شده بودی ای عشق
با سرانگشت تو را گشتم و پیدا کردم
با سرانگشت کشیدم به دلش عکس تو را
عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم
و به عشق تو فرآیند تنفس را هم
جذب اکسیژن چشمان تو معنا کردم
باز با بازدمی اسم تو بر شیشه نشست
من دمم را به امید تو مسیحا کردم
پنجره دفترم امروز شد و شیشه غزل
و من امروز براین شیشه تو را " ها " کردم
آن قدر آه کشیدم که تو این شعر شدی
جای هر واژه ، نفس پشت نفس جا کردم
هادی جان اپم زود بیااااااااااا
وقتی که می بینم این روزها
به بزرگی روزهای کودکی من نیستند
خیال می کنم
آفتاب کوچک شده است
سلام
مرسی گلم
منم همین طور
پس خوش به حال منه؟
کاش می دانستی
بعداز آن دعوت زیبا به ملاقات خودت
من چه حالی بودم!
خبر دعوت دیدارت چونکه از راه رسید
پلک دل باز پرید
من سراسیمه به دل بانگ زدم
آفرین قلب صبور
زود برخیز عزیز
جامه تنگ در آر
وسراپا به سپیدی تو درآ.
وبه چشمم گفتم:
باورت می شود ای چشم به ره مانده خیس؟
که پس از این همه مدت ز تو دعوت شده است!
چشم خندید و به اشک گفت برو
بعداز این دعوت زیبا به ملاقات نگاه.
و به دستان رهایم گفتم:
کف بر هم بزنید
هر چه غم بود گذشت.
دیگر اندیشه لرزش به خود راه مده!
وقت ان است که آن دست محبت ز تو یادی بکند
خاطرم راگفتم:
زودتر راه بیفت
هر چه باشد بلد راه تویی.
ما که یک عمر در این خانه نشستیم تو تنها رفتی
بغض در راه گلو گفت:
مرحمت کم نشود
گوییا بامن بنشسته دگر کاری نیست.
جای ماندن چو دگر نیست از این جا بروم
پنجه از مو بدرآورده به آن شانه زدم
و به لبها گفتم:
خنده ات را بردار
دست در دست تبسم بگذار
و نبینم دیگر
که تو برچیده و خاموش به کنجی باشی
مژده دادم به نگاهم گفتم:
نذر دیدار قبول افتادست
ومبارک بادت
وصل تو با برق نگاه
و تپش های دلم را گفتم:
اندکی آهسته
آبرویم نبری
پایکوبی ز چه برپا کردی
نفسم را گفتم:
جان من تو دگر بند نیا
اشک شوقی آمد
تاری جام دو چشمم بگرفت
و به پلکم فرمود:
همچو دستمال حریر بنشان برق نگاه
پای در راه شدم
دل به عقلم می گفت:
من نگفتم به تو آخر که سحر خواهد شد
هی تو اندیشیدی که چه باید بکنی
من به تو می گفتم: او مرا خواهد خواند
و مرا خواهد دید
عقل به آرامی گفت:
من چه می دانستم
من گمان می کردم دیدنش ممکن نیست
و نمی دانستم
بین من با دل او صحبت صد پیوند است
سینه فریاد
حرف از غصه و اندیشه بس است
به ملاقات بیندیش و نشاط
آخر ای پای عزیز
قدمت را قربان
تندتر راه برو
طاقتم طاق شده
چشمم برق می زد /اشک بر گونه نوازش می کرد/لب به لبخند تبسم میکرد /دست بر هم میخورد
مرغ قلبم با شوق سر به دیوار قفس می کوبید
عقل شرمنده به آرامی گفت:
راه را گم نکنید
خاطرم خنده به لب گفت نترس
نگران هیچ مباش
سفر منزل دوست کار هر روز من است
عقل پرسید :؟
دست خالی که بد است
کاشکی...
سینه خندید و بگفت:
دست خالی ز چه روی !؟
این همه هدیه کجا چیزی نیست!
چشم را گریه شوق
قلب را عشق بزرگ
روح را شوق وصال
لب پر از ذکر حبیب
. خاطر آکنده یاد
سلام کجایی نیستی؟
سلام. مگه قراره جایی باشم. همینجام. شاد باشی
سلام و ممنون دریای مهربون.......محبتت رو دیدم....دل پر از مهرت رو هم
همینطور........سبد سبد گل برایت....بیادت......فریبرز...
سلام.
فدات عزیزم
بازم سر بزنیا
دلم تنگ می شه واست
لحظه پایانی همراه من باش...
خدانگهدار...
قربونت
سلام دریا جووووووووووووووون
برام دعا کنین کنکورو قبول بشم
بای
سلام دریا جون
خوبی؟؟
مرسی از حضور گرمت خوشحال شدم سر زدی بازم بیا
سلام خوبی ببخشید ک یر ب دیر بهتون سر میزنم
سلام دریا جان...این آپتم مثل همیشه زیبا بود و عالی!
اومدم بگم آپم وقت کردی بیا...منتظرتم!
پایدار و موفق باشی تا ابد!
با سلام و ادب و احترام....چوخ ممنون دریا جان.... الری آقروماسون...مرسی خانم..
با یادت................فریبرز
سلام خوبی ؟
سخته از باطن بدمون بیرون بیایم ولی این ماه و فرشتگانش کمکمون میکنن
شاد و سبز باشی همیشه
فرارسیدن ماه رمضان رو بهت تبریک میگم
تو دعاحات فراموشمون نکن
خدایا دوست داریم
رمضان آمد و آهسته صدا کرد مرا
مستعد سفر شهر خدا کرد مرا
از گلستان کرم طرفه نسیمی بوزید
که سراپای پر از عطر و صفا کرد مرا . . .
ماه ضیافت الهی بر شما مبارک
سلام امیدوارم که خوب باشید .و در این ماه مبارک طاعات شما مورد قبول حق قرار بگیره...آمین
وبلاگ :"پسری از پایتخت جهان "بروز شد...!
با افتخار دعوتید ...!
منتظرم یا حق.[گل][گل][گل]
سلام
خوبی
یه پست ویژه گذاشتم
حتما بیا
کار خودمه
با سلام خدمت شما دوست عزیز شرمنده از اینکه دیر شد نتونستم بیام پیشت من ایران نبودم من تازه برگشتم همین که برگشتم دیدم اومدی و بهم سر زدی و من هم فورا اومدم
نه بلبل خواهد از بستان جدایی نه گل دارد خیال بی وفایی اگر گفتی مرا الان چه حالیست میان قلب من جای تو خالیست
بازهم بیا خوشحال می شم .
با تشکر
دیگر هوای برگرداندنت را ندارم
هر جا که دلت می خواهد بــــرو !
فقط آرزو میکنم وقتی دوباره هوای من به سرت زد
آنقدر آسمان دلت بگیرد که با هزار شب گریه ی چشمانت، باز هم آرام نگیری
بعد از مدتها به روز شدم[گل]
سلام. نه این چه حرفیه اتفاقا خیلی زیباست فقط من تو نت نبودم .مشغول درس خوندن برای امتحان قواهی نامه بودم امروز هم اومدم برای نتیجه کنکورم. لینک زدم ولی ننوشته بودی با چه عنوانی من با عنوان دریا لینک کردم اگه دوست نداشتی بگو ویرایش کنم.
ای کاش ای کاش بیاییِ، نه برای پرندگان رها شده از قفس غربت،
بلکه برای دل تنها و عریان من!!!
با تمام وجودم دوستت داشتم و خواهم داشت.
وبت با آهنگی که گذاشتی زیباتر شده.
سلام چرا آپ نمی کنی؟؟؟؟
وبلاگ ماهی سیاه کوچولو به روز شد
سلام پستتون عالی بود من اولین باره که میام واز وبلاگتون دیدن میکنم امیدوارم که اگه فرصت بشه بازم بیام
سلام. ممنون. شما لطف دارید. خیلی خیلی خوش اومدید. خوشحال میشم بازم بیاید. منتظرتونم. شاد باشی
سلام
جالب بود مرسی
ممنون که بهم سرزدی بازم بیا پیشم
salam web khobi dare ba man ham sar bezan
سلام . من پیس اوشاق هستم
خوبی؟
وبلاگت خیلی عالیه
خوشم اومد
این وبلاگ منه www.ixu.vblogfa.com
دومی www.rounia.ir
سومی www.mogane.persoanblog.ir
بهم سر بزن دومی رو خواستی لینک کن. نظر یادت نره
موفق باشی
دریا جان خیلی از وبت لذت بردم........ بیا و به عنوان پیش کسوت نظرتو بهم بده و اگه مایلی تبادل لینک کنیم